حریم خصوصی در غرب: واقعیت یا فانتزی؟

گزارشگر ـ توحید عزیزی*: تصویر و تصوّری که مردم و حتی بسیاری از قشر تحصیل کردهی دانشگاهی و حوزوی ایران از کشورهای صنعتی (که اصطلاحا آنها را غرب مینامیم) دارند، فانتزی است و غیر منطبق با واقعیتهای آن کشورها.
اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانهی سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتی المقدور پیاده برویم و کرایهی تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیاده رو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات دربارهی حریم خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است و در بر گیرندهی بعضی فانتزیهای ذهنی مردم و مسوولان است. در اینجا میخواهم مسالهی حریم خصوصی را به بهانهی بالا گرفتن بحث "حریم خصوصی در خودرو" اندکی باز کنم، چرا که دیدم خبرگزاری ایسنا (لینک) نیز در پی جهت دهی افکار عمومی با سوء استفاده از فتاوی مراجع تقلید است.
بگذارید دوباره ماجرایی که خودم شاهدش بودم را بازگو کنم: سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است، حتی اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود. (آیا همین موضوع را میدانستید؟ چند درصد مردم ایران میدانند که نوشیدن و حتی در دست گرفتن مشروبات الکلی در خیابانهای آمریکا و کانادا غیرقانونی است؟) اما جوانان، راه حلی خلاقانه(!) برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوهی استارباکس و مکدونالد میریختند و راه میرفتند و مینوشیدند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در (کپ) هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست. و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد، و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی (آبجو) بود، آن را کف پیاده رو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
مثال دیگر، سر کشی دولت به حسابهای بانکی است. آیا حساب بانکی حریم خصوصی افراد نیست؟ از دیدگاه سیستم مالیاتی آمریکا خیر. چون بانکها باید موجودی حسابهای بانکی را برای بررسیهای مالیاتی گزارش کنند.
خط اینترنت چه؟ آیا اطلاعات ارسال شده و دریافت شده، حریم شخصی مردم نیست؟ تا حدی بله و تا حدی خیر! اکثر ارایه دهندگان معتبر اینترنت اطلاعات دریافتی را برای مقابله با انتشار غیر قانونی (پایرسی) نرم افزارها و فیلمهای دارای حق نشر (کپی رایت) بررسی میکنند و با موارد دانلود غیرقانونی برخورد کرده، متخلف را جریمه میکنند.
از این گونه موارد میتوان به تعداد زیاد نام برد، اما اجازه بدهید در این مجال چند مثال در مورد حریم خصوصی خودرو بیاورم.
در کانادا سیگار کشیدن در خودرو درصورتی که فرد زیر هجده سال دیگری نیز در خودرو باشد، (ببینید) ممنوع است. عمل زناشویی در داخل خودرو در تمام ایالتهای آمریکا جرم است و پلیس میتواند مرتکبان را بازداشت کند ؛ واضح است خودروهایی که به صورت خانهی متحرک هستند شامل این قاعده نمیشوند.
یک تجربهی شخصی دیگر را بازگو کنم: چند سال قبل نیمه شبی از صدای بلند موسیقی خودرویی که در نزدیک خانهمان پارک کرده بود، خوابم نمیبرد. با پلیس ۹۱۱ تماس گرفتم (مشابه ۱۱۰ ایران). پس از چند دقیقه یک خودروی پلیس با چراغ گردان وارد محوطهی ما (محوطهی پارکینگهای ما جزیی از آپارتمانها و منطقهی خصوصی محسوب میشد) شد. مامور پلیس مدارک سرنشینان خودروی مذکور را بررسی کرد و به آنها در مورد بالا بودن صدای موسیقیشان تذکر داد.
نکته: در این نوشته به مسالهی تجسس نهادهای امنیتی از شهروندان غربی ورود نکردم که به تنهایی نشان دهندهی عدم وجود حریم خصوصی در کشورهای اروپایی و آمریکا است.
پر واضح است که حریم خصوصی یک امر مطلق نیست. کسی نمیتواند به بهانهی حق برخورداری از حریم خصوصی در خانهاش بمب درست کند؛ یا با همین بهانه از بازرسی بدن و وسایلش قبل از سوارشدن به هواپیما امتناع ورزد؛ یا در داخل ملک و زمین شخصیش، قوانین فراتر و مغایر با قوانین حاکم در مملکت را جاری کند.
پینوشت: تصورات فانتزی گونهی مردم ایران در مورد غرب علل متعددی دارد که در محدودهی این یادداشت نمیگنجد، اما نکتهی مهم این که حتی در صورت شناخت صحیح و کامل موضوعات امروزی زندگی در غرب، چرا باید دربست غرب را الگو و شیوهی زندگی مردم ایران دانست؟ آیا محتمل نیست که غربیها امری را به اشتباه پذیرفته باشند و ایرانیان بتوانند همان موضوع را بهتر و موثرتر در عرصهی اجتماع پیاده سازند؟
*پزشک عمومی و دانشجوی بهداشت و پزشکی انفورماتیک در دانشگاه براندایس
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.